***این مطلب را از یکی از ده ها نفر از دوستانم که قبلا دانش اموز سمپاد بوده اند وامروز در حوزه های علمیه مشغول به تحصیلند، خدمت شما ارائه می دهم. به این امید که برای سایر دوستان هم مفید افتد. دوستم در وبلاگ صهیون پژوه:
الحمدلله در سالیان اخیر، رشد کمی و کیفی حوزه های علمیه تشیع بی نظیر بوده است و حوزه، امروز با ده، بیست سال پیش قابل مقایسه نیست، گرچه راه نرفته بسیار است. در حوزه ها، پول و مدرک چندانی یافت نمی شود ولی محیط عالی علمی و پژوهشی و اخلاص و تقوا و برنامه و هدف و ارتباط با معرفت شناسی و علم شناسی اصیل، در سطح خوبی مهیاست. واقعا محیط علمی و دینی عالی است. به عنوان یک راه رفته می نویسم تا از زیر دین دوستانی که تجربه نکرده اند، بیرون بیایم.اگر حوزوی نبودم، قطعا فرصت را از دست نمی دادم وهمین امروز، دست به کار می شدم. حتی اگر از نظر سنی از برخی دوستان گذشته است، اما نوجوانان و جوانان متعهد و جدی در فامیل و آشنایان بسیارند که عزم جهاد علمی بسته و در راه خدا فداکاری کنند و به صف سربازان راه امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بپیوندند.
هیچ وقت دیر نیست، هنوز وقت باقی است. بخاطر حفظ اسلام، برای یافتن اصیل ترین علوم و مبارزه جدی با صهیونیسم جهانی و اربابان علم و قدرت در دانشگاه های زیر نظر فراماسون ها و صهیونیان، برای رهایی از شر علم سکولار و نظام آموزشی دئیستی و ماتریالیستی و فراماسونری رایج بین مسلمین، برای رسیدن به مرزهای تولید علم مبتنی بر حقیقت نه مبتنی بر ماده گرایی، برای شناخت دقیق اسلام و اصلاح نظام اموزشی ماسونی-سکولار دانشگاهی در دو دهه آینده، باید سیل نخبگان دلسوز حوزه ها را پر کنند و آینده شایسته ای را برای ایران واسلام بسازند، که ازمراکز سکولار آموزشی،امیدی نیست. این مطالب را نه از سر تعصب که به امید تعقل دوستان و مخاطبان عزیزم نگاشتم که سالهاست نظام های تعلیمی در حوزه و دانشگاه های سراسر جهان را و انواع فلسفه های اموزش و پرورش را رصد کرده ام و دیگر هیچ شکی برایم باقی نمانده که تنها راه اصیل برای نجات ما، توسعه و تثبیت و تعمیق مطالعات در سیستمی غیر سکولار و بومی است. (درباره نظام ماسونی حاکم بر دانشگاه در قبل از انقلاب ر.ک: فراماسونری ونهادهای فرهنگی ایران/ نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی.) این شما و این اخرین اطلاعیه معاونت اموزش حوزه های علمیه:
نظر به استقبال گسترده متقاضیان شرکت در آزمون ورودی حوزه های علمیه،مهلت ثبت نام اینترنتی پذیرش حوزه علیمه برادران تا 31 فروردین ماه تمدید شد.
قابل توجه متقاضیان پذیرش حوزه های علمیه: مهلت ثبت نام(اینترنتی) پذیرش حوزه های علمیه برادران، تا31 فروردین1389تمدید شد داوطلبین گرامی،جهت ثبت نام حوزه های علمیه سراسر کشوردر سال 89-90 اینجاراکلیک کنید بایاری خداوندمتعال ودرظلِّ توجهات حضرت ولیعصر مرکزمدیریتحوزه های علمیه از برادران واجد شرایط برای تحصیل در دورههای بلند مدت و کوتاه مدت (سفیران هدایت) ثبتنام مینماید.
الف) شرایط عمومی داوطلبان:
1- برخورداری از صلاحیتهای اعتقادی، اخلاقی واجتماعی
2- اعتقاد و التزام به ولایت فقیه و نظام مقدس جمهوریاسلامی ایران
3- تابعیت جمهوری اسلامی ایران
4- برخورداری از سلامت جسمی و روحی
5- موفقیت در آزمون ورودی و مصاحبه
6- نداشتن منع قانونی از نظر نظام وظیفه
ب) شرایط اختصاصی دوره بلند مدت:
1- قبولی حداقل سوم راهنمایی با حداکثر سن 18 سال (متولدین سال 1371)
* سنوات تحصیلی بالاتر از سوم راهنمایی و مدت خدمت سربازی به حداکثر سن اضافه میشود
* داوطلبان دارای مدرک کاردانی و بالاتر، نباید در زمان ثبت نام، بیش از شش ماه از تاریخ فراغت تحصیلی آنان گذشته باشد
2- تعهد تحصیل تمام وقت حداقل تا پایان سطح یک
ج) شرایط اختصاصی دوره پنج ساله تربیت مبلغ (سفیران هدایت):
1- داشتن مدرک دیپلم با حداکثر سن 25 سال (متولدین 1364)
* سنوات تحصیلی بالاتر از دیپلم به حداکثر سن اضافه میشود.
2- تعهد تحصیل تمام وقت به مدت دوره.
3- تعهد خدمت تبلیغی (به مدت سنوات تحصیل) در مناطق مورد نیاز .
د) اولویتها:حافظانحداقل یکششم قرآن کریم یا نهجالبلاغه، خانواده های محترم شهدا ، فرزندانجانبازان،آزادگان ، و داوطلبان مناطق محروم، از اولویت برخوردارخواهند بود.
ه) حافظان کل قرآن کریم ، دانشجویان و دارندگان مدرک کاردانی و بالاتر، آزمون کتبی ندارند و قبولی آنان براساس معدل کل آخرین مدرک تحصیلی و مصاحبه می باشد.
و) ثبـت نام: زمان ثبت نام ازتاریخ 1/12/88 الی 31/1/89 جهت دریافت دفترچه راهنمای پذیرش وکارت ثبت نام اینترنتی به ادارات مرکزی پست شهرستانها مراجعه فرمایید.
ز) آزمون: آزمون به صورت کتبی در دو مقطع سیکل و دیپلم با موضوعات قرآن، احکام، معارف اسلامی، ادبیات و زبان فارسی ، عربی، ریاضی، معلومات عمومی، هوش و استعداد برگزار میشود ؛ تاریخ آزمون روز جمعه10/2/89 ساعت 9 صبح می باشد.
ح) اعلام نتیجه آزمون: تاریخ : 8 / 3 / 1389 درمراکز برگزاری آزمون و سایت معاونت آموزش حوزه.
* داوطلبان ، جهت دریافت اطلاعات تکمیلی به سایت معاونت آموزش حوزه به آدرس اینترنتی: http://www.howzeh-qom.com/ و یا با شماره تلفن 2922051-0251(داخلی های 298- 295- 285) برای دوره بلند مدت وتلفن های2902940-0251مستقیم و 2922053(داخلی230) برای دوره کوتاه مدت (سفیران هدایت) تماس حاصل نمایید. منبع: سایت اموزش حوزه مقدسه قم
اطلاعیه پذیرش دانش پژوه دررشته مطالعات اسلامی به زبان های انگلیسی وعربی دردوسطح سه وچهار1389
مرکز تخصصی کـلام در سـطح 2و3 برای سال تحصیلی 90-89 دانـش پـژوه می پذیرد
پذیرش مرکز آموزش تخصصی شیعه شناسی سال تحصیلی 90- 89
اطلاعــــــیه ثبــت نــام کلیــه رشــته های مراکز تخصــــصی حوزه های علمیه:اینجا کلیک کنید.
مکان ثبت نام: قم،مدرسه شهید صدوقی فاز 3 بین طبقه دوم و سوم دفتر امور رشته های تخصصی
مهلکه 8 مارس اسکار را از آواتار گرفت
خبرنامه دانشجویان ایران: در حالی که پیش بینی هایی مبنی بر دریافت جایزه اسکار از سوی فیلم "آواتار" ساخته جیم کامرون شنیده می شد این جایزه به فیلمی مطابق میل وزارت دفاع آمریکا تعلق گرفت.به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، کاترین بیگلو، سازنده فیلم "مهلکه "به عنوان نخستین زن در حالی جایزه اسکار را به خود اختصاص داد که به نظر می آید این جایزه به سپاس از حمله این فیلم به ایران و جریان شیعی در عراق است.
اساس این فیلم عده ای جوان مهندس آمریکایی را نشان می دهد که به خاطر خنثی کردن بمب کنار جاده های عراق جان خود را به خطر می اندازند. اسکار بهترین فیلم در حالی به مهلکه تعلق گرفت که پیش بینی های گسترده ای در خصوص اهدای اسکار به فیلم آواتار صورت گرفته بود.به نظر می آید علت تعلق نگرفتن اسکار بهترین فیلم به آواتار، مضامین ضد صهیونیستی و ضد اشغالگری و تجاوزی است، که در متن این فیلم نهفته شده است.(نقد وبلاگ دانش پژوهان سمپادی به این قسمت این خبر: البته در یک تحلیل عمیق تر بعید است از جیمز کامردون که ترمیناتور را با مضامین صهیونیستی و آخرالزمانی ساخته است که اکنونضد صهیونیسنیتی باشد.)
فیلم مهلکه که با کمک های مالی پنتاگون و کاخ سفید ساخته شده است، در مضمون خود سعی در القای این مطلب دارد که حملات تروریستی در عراق وابسته به جریانات شیعی و نیز سپاه پاسداران ایران است."کاترین بیگلو" کارگردان فیلم مهلکه به عنوان اولین زن در حالی جایزه ی اسکار را به خود اختصاص داد که مطابقت روز دریافت جایزه و 8 مارس باعث شد تا رسانه های وابسته به کاخ سفید چون فاکس نیوز از این جایزه به عنوان نماد حقوق زنان نام ببرد و به تبلیغ گسترده برای این فیلم بپردازد.سانسور فیلم هایی که واقعیت این روزهای عراق یعنی استعمار نئو آمریکایی را نشان می دهند در جشنواره های بین المللی و نیز کنار زدن آواتار که در اسرائیل اجازه پخش پیدا نکرد نشان دهنده حقیقت جایزه های اسکار است.شایان ذکر است "مهلکه" با انتقاد های گسترده ای در خصوص کارگردانی مواجه است و حتی جفری سارور سرباز ارتش آمریکا از این فیلم شکایت کرده است. http://iusnews.ir/news/34-other/8324-qq-8-qq-.html
غرب؛ قتلگاه اندیشه
افشای مستنداسامی حدودپنجاه منتقدهولوکاست که مورد تهدید وآزاروشکنجه ومحاکمه بنی صهیون قرارگرفته اند
- ولن ترضی عنک الیهود ولاالنصاری حتی تتبع ملتهم (بقره،120) -لتجدن اشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا (مائده،82)
مدتی پیش رسانه های غربی و غربزده به بهانه سخنان دکتر احمدی نژاد درباره واقعه هولوکاست (یهودی کشی آلمان هیتلری در جنگ جهانی دوم) و پیشنهاد انتقال صهیونیست ها به کشورهای اروپاییِ مدعی حمایت از حقوق یهودیان، تهاجم تبلیغاتی گسترده ای را علیه رئیس جمهور کشورمان به راه انداختند. (برای نمونه روزنامه شرق مورخ 26/9/84 و سالنامه سال هشتادوچهار (صفحه سرانجام- سیاست) به درج مصاحبه ای پرداخته که با استناد به مصوبات دادگاه قرون وسطایی نورنبرگ، هولوکاست را مسلم پنداشته است! در حالی که حتی بسیاری از اندیشمندان غربی هم به نقد این ادعاهای نادرست پرداخته اند!) شدت این تهاجم به حدی بود که بسیاری از کسانی که میزان نفوذ گسترده صهیونیسم بر غرب را نمی دانند، شگفت زده شدند.
اندیشمندان قربانی نقد اسطوره های صهیونیستی
سیل این تهاجم را که دیدم، به یاد اندیشمند نامدار فرانسوی پروفسور رابرت فوریسون و کتاب زیبایش «اتاق های گاز در جنگ جهانی دوم، واقعیت یا افسانه » و«شیادی قرن بیستم» افتادم. این پیرمرد دانشمند فرانسوی سال ها در زمینه هولوکاست کار علمی طاقت فرسایی انجام داده و بارها در خیابان های فرانسه مورد هجوم چماق به دستان صهیونیست قرار گرفته است. وی بیش از ده بار دادگاهی شده و به دلیل پژوهش های محکم خود درباره یک موضوع ممنوع! از استادی دانشگاه لیون در فرانسه محروم و ممنوع التدریس شده و به جزای نقدی محکوم شده است. زمانی مجله صبح با او مصاحبه کرده بود ولی پروفسور با حیرت و مظلومیت اصلاً باور نمی کرد حتی یک نشریه در جهان جرات داشته باشد حرف های او را بازتاب دهد. به درستی او را «تنهاترین متفکر فرانسه» نامگذاری کرده اند.[1]
او در تنهایی اش تنها نیست؛ بسیارند بزرگان اندیشه ورزی که در غرب پر از دموکراسی(!) به دلیل اندیشیدن درباره هولوکاست و تحقیق در تاریخ جنگ دوم جهانی به زندان، تبعید و جریمه محکوم شده اند. پروفسور روژه گارودی یکی دیگر از این اندیشمندان آزاد اندیش فرانسوی است؛ همو که به دلیل افشای شش اسطوره تشکیل دهنده دولت اسراییل در کتاب «تاریخ یک ارتداد» محاکمه و محکوم شد؛ چرا که انگاره ها را بت شکنی کرده و در مورد خطوط قرمز غرب سخن گفته بود. او علیه جعل تاریخ توسط صهیونیست ها تحقیق کرد و این جرم بسیار سنگین تر از آن بود که مدرک معتبر دکترایش از سوربن و یا ریاست 25 ساله اش بر مرکز تحقیقات مارکسیستی حزب کمونیست فرانسه به وی کمکی کند.[2]
دکتر فردریک توبن، مورخ آلمانی الاصل مقیم استرالیا و مدیر موسسه آدلاید در استرالیا ، به دلیل نقد و تحلیل شیمیایی و فیزیکی کوره های آدم سوزی و ردّ علمی وجود آن ها، چنان مورد اهانت، تحقیر و محاکمه قرار گرفت که تا سر حد گرفتن پناهندگی سیاسی از جمهوری اسلامی پیش رفت.[3] در سال های اخیر جمع بسیاری از اندیشمندان غربی به نقد این اسطوره های تاریخی و صهیونیستی پرداخته و صد البته بسیاری از آن ها محاکمه شده اند.
پروفسور یاووس اوسوس یکی از رهبران برجسته مسلمانان آلمان و دبیرکل «اتحادیه راه اسلامی» در اروپا، که وادار به استعفا و کناره گیری از دانشگاه شد.«اوسوس» 46 ساله، متخصص crystallization، استاد و قائم مقام دانشکده فنی «روش های صنعتی» دانشگاه برمن آلمان، مدت 15 سال مشغول به تدریس و فعالیت علمی در این دانشگاه بود. وی از چهار سال پیش به دلیل ترویج دیدگاه های حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی و دفاع از مبارزان مسلمان لبنان و فلسطین تحت شدیدترین حملات تبلیغاتی رسانه ها و عناصر صهیونیستی در آلمان بود و هرگز حاضر نشد نسبت به حقوق پایمال شده مسلمانان در اروپا، آمریکا و خاورمیانه سکوت کند ودر مقابل صهیونیست ها پخش «شبنامه »ها در دانشگاه و تماس های تلفنی و انواع تهدیدها علیه او و خانواده اش را با شدت دنبال کردند.[4]
میشل آدام فرانسوی از آموزگاری خلع و با پنج فرزند در 57 سالگی از هر درآمدی محروم شد. اکنون حتی مقرری کمک هزینه دولتی را دریافت نمی کند.[5]
وینسنت رینوارد فرانسوی هم از شغل آموزشی خود در بخش دولتی اخراج و در نوامبر 1998 به دلیل کمک به تهیه گزارش رودلف به سه ماه حبس و معادل 10000 فرانک جریمه نقدی محکوم شد و اکنون تحت قیمومیت به سر می برد.[6]
پاستور روژه پارمنتیر نیز به دلیل کمک به روژه گارودی در قضیه دادگاه او از حزب سوسیالیست اخراج شد.[7]
ژان ماری لوپن هم به دلیل بیان مطالبی درباره جزئیات اتاق های گاز هیتلری در فرانسه و آلمان تحت پیگرد قرار گرفته است.[8]
کتابفروشی به نام پدرو وارلای در شهر بارسلونا به جرم انکار هولوکاست و اتهام تحریک به نفرت و خصومت نژادی در نوشته های خود به پنج سال زندان و پرداخت جریمه ای معادل 720000 پزوتا (5000 دلار) و هزینه سنگینِ دادگاه شد و به حکم دادگاه بنا شد تمام موجودی کتابفروشی او معادل 20972(بیست هزارو نهصد و هفتاد و دو ) جلد کتاب و صدها نوار کاست صوتی و تصویری به آتش کشیده شود و چنین شد. او و کارمند زن کتابفروشی اش بارها مورد حمله گروه های صهیونیست قرار گرفته بودند.[9] واین است حقیقت آزادی در یک نظام دموکرات و لیبرال خیلی غربی!
گری لاوک شهروند امریکایی به جرم خدشه در هولوکاست از سوی دانمارک به آلمان تحویل داده شد.[10]
گونتر دکرت و اودو والندی آلمانی هم به همین جرم هنوز در زندان به سر می برند.[11]
روا رهارد کمپر از اهالی مونستر پس از گذراندن یک سال زندان در حالی که احتمال محکومیت بسیار طولانیتری داشت ناچار شد پنهان شود. آلمانی ها و اتریشی هایی هستند که به همین جرم (تحقیق در تاریخ اسطوره های معاصر) در تبعید زندگی می کنند و نوشته های آن ها به دستور دادگاه توقیف و در آتش سوزانده می شود.[12]
ارنست زوندل و دوستانش هم در کانادا در مقابل دادگاه های ویژه کمیسیون حقوق بشر و دادگاه های خاص به جرم تحقیقات تاریخ شان مورد بازخواست هستند.[13] و پس از چهل سال زندگی در کانادا از این کشور اخراج و در حال حاضر نیز در آلمان زندانی است و در انتظار محاکمه به سر می برد.[14]
پروفسور دیوید ایرولینگ انگلیسی هم که می خواست در اتریش دعوت یک دانشگاه را بپذیرد و بین دانشجویان سخنرانی کند، به جرم حقیقت جویی در تاریخ دستگیر شد و به 20 سال زندان محکوم شده است.[15] اما با توبه خود از تحقیقاتش مقدار سال های زندانش تخفیف پیدا کرد!
احمد هوبر روزنامه نگار مسلمان سوئیسی به جرم نقد تاریخ واره ها و انگاره پردازی های صهیونی بارها مورد اذیت و آزار قرار گرفته است.[16]
آبه پی یر در فرانسه مجبور شد از کارهای علمی و فرهنگی خود کناره گیری کند؛ زیرا به خط قرمز یهود نزدیک شده بود.[17]
کشیش لولون، کشیش ماتیو و ژاک فووه هم به جرم حمایت از پروفسور روژه گارودی با او محاکمه شدند.[18]
گرد هونزویک، نویسنده اتریشی به جرم تحقیق تاریخی به یک سال و نیم زندان و تبعید از کشورش محکوم شد.[19]
اگر بخواهیم ادامه دهیم این لیست بسیار طولانی خواهد شد. در ادامه فقط نام برخی دیگر از قربانیان آزاد اندیش غربی را از کشورهای مختلف می آوریم:
گرمار رودولف شیمیدان آلمانی و فراری که در آمریکا زندگی می کند،[20] زیفرید وربک که در گذشته بارها به دادگاه فراخوانده شده است، گانترکگل از محققین تجدیدنظرطلب[21]، ولفگانگ فرولیچ که در گذشته از وی خواسته شده بود شهادت دروغ علیه تجدیدنظرطلبان بدهد و وی با پناه بردن به سفارت ایران در وین این مساله را عنوان کرد که صهیونیستها وی را تهدید کرده اند، مانفرد رودر مدافع تجدیدنظرطلبان، ابراهیم علوش از نویسندگان بنام اردن و رئیس صدای آزاد عربی، یورگن مولمن معاون حزب لیبرال آلمان که از حزب اخراج شد[22]، رابرت فیسک در امریکا[23]، روزترویک مفسر روزنامه لوموند فرانسه[24]، مارتین هوهمان عضو حزب دموکرات مسیحی آلمان که از حزب و مجلس آلمان اخراج شد[25]، ژنرال راین هارد گوئینتسل فرمانده نیروهای مداخله ویژه ارتش آلمان که به دلیل حمایت از گفته های مارتین هوهمان از ارتش اخراج شد،[26] مایکل هافمن که زمانی خبرنگار آسوشیتدپرس بود،[27] مارک وبر مورخ امریکایی[28]، آرمان امادروس[29]، دراویوژ راتایژاک (راتایچاک)[30]، آرتور رابرت بوتر (امریکایی)، فیلیپ کازین[31]، بتاریس بوکارد[32]، کن لیوینگستن عضو پیشین حزب کارگر انگلستان[33]، ویلهم استاگلیچ، ارهارد کمپر، دکتر جنی تانگ انگلیسی [34] و احمد رامی از سوئیس، مسئول شجاع رادیو اسلام - www.RAMI.TV
در شهریور 1385 مسابقه بین المللی کاریکاتور هولوکاست در ایران اجرا شد که برگزارکنندگان و شرکت کنندگان از تهدیدی و بازجویی در کشورشان و حتی از خارج مرزهای کشورشان، در امان نبودند مثل: سید مسعود شجاعی طباطبایی مسئول شجاع سایت ایران کارتون http://www.irancartoon.com/ یا http://www.irancartoon.ir/ و مسابقه جهانی افشای دروغ هولوکاست و میشل لوئینگ کاریکاتوریست استرالیایی و رنه بوشه کاریکاتوریست معروف فرانسوی و دیوید بالدینگر کاریکاتوریست آمریکایی و ... .
جعل تاریخ و مبارزه با حقیقت جویان، شیوه همیشگی یهودیت خاخامی و فریسیان نژادپرست و مادی گرا بوده است. آن ها همواره مخالفان خود را به یهودی ستیزی و نژادپرستی متهم کردهاند. حتی باروخ اسپنیوزای یهودی هم زمانی که علَم مبارزه با یهودیت خاخامی را بر افراشت و به نقد انگاره ها و اسطوره های کتاب مقدس و افسانه های بنیانگذار سیاست های ظالمانه آن ها پرداخت، او را یک یهود ستیز نامیدند و تکفیر کردند.[35] اسپینوزا معتقد بود حکومت یهودیان در فلسطین منقرض شد، زیرا خداوند نیز از آنان نفرت داشت.[36] حتی تا حد ترور وی هم پیش رفتند ولی او جان سالم به در برد.[37] امروزه صهیونیست ها به دلیل بزرگی این عالم یهودی مجبورند از او به خوبی یاد کنند.
افسانه هولوکاست و یهود ستیزی
یکی از حربه های مهم صهیونیست ها برای توجیه سیاستهای وحشیانه خویش، جعل افسانه ها واسطوره هایی از جمله هولوکاست می باشد. هولوکاست به معنای سوزاندن با آتش است که به طور کامل از میان برود و به جریان کشتار وسیع یهودیان! در جنگ جهانی دوم اطلاق می شود.[38] این واقعه ادعایی بیشتر به ارتش هیتلر نسبت داده میشود؛ در صورتی که عالمان تاریخ ارتباط وثیق هیتلر و صهیونیست ها را در جنگ جهانی دوم مورد توجه قرار داده و انتفاع یهودیان و هیتلر از این موضوع را گوشزد کرده اند.
ارتباط و همکاری متقابل هیتلر و یهودیان
هانا آرنت دانشمند یهودی و هاینس هوهنه روزنامه نگار آلمانی به ارتباطهای گرم آلمان هیتلری و حزب ناسیونال سوسیالیسم او و صهیونیست ها اقرار می کنند.[39] شواهد مختلفی بر این ارتباط وجود دارد از جمله:
1. انعقاد قرارداد هاوارا که تسهیلات لازم جهت مهاجرت یهودیان به فلسطین را از راه انتقال سرمایه شان با صدور کالاهای آلمانی فراهم می کرد.[40]
2. همکاری گروه صهیونیستی بتار با نازی ها.[41]
3. در قرارداد هاوا در سال 1933 جانب نازی ها را گرفتند و مانع از اعمال تحریم اقتصادی علیه آن ها شدند.[42]
4. مهاجرت گسترده یهودیان آلمان از طریق کمیته رستگاری که مردی به نام کاستنر مسوولیت آن را بر عهده داشت و در قبال آن خدماتی به نازی ها ارائه می کرد.[43]
5. گرفتن غرامت از آلمان از 1952 و ادامه آن تا سال 2002 م بابت این قتل عام ادعایی. این غرامت چنان برای اسراییل حیاتی بود که بنگورین، گرفتن آن را معجزه ای در حد ایجاد دولت صهیونیستی می داند.[44]
مقام معظم رهبری می فرمایند: «دولت آلمان صد و پنجاه میلیارد مارک به عنوان خسارت به یهودی ها داد، اما خسارت یهودیان از آلمان هنوز تمام نشده است، باز هم خسارت طلبکارند و باید به آن ها داده شود. آن چه یهودی ها با آلمان کردند، کم و بیش با برخی از کشورهای اروپایی دیگر مثل اتریش، سوئیس، فرانسه و حتی چند سال قبل با واتیکان نیز انجام دادند. همه باید خسارت بپردازند، این خسارت تمام شدنی نیست. در بعد روانی، اسراییلی ها فعالیت های بسیار مهمی دارند. همه سیاستمداران، خبرنگاران، روشنفکران، کارگزاران و نخبگان غرب باید در مقابل بنای یادبود کوره های آدم سوزی سر تعظیم فرود بیاورند. یعنی داستانی را که اصل صحت آن معلوم نیست، مورد تأکید قرار دهند و خود را بدهکار آن داستان قلمداد کنند. این ها روش هایی است که در تبلیغ دارند و همه معطوف به مظلوم نمایی است.»[45]
این افسانه در کنار اتهام یهود ستیزی به منتقدان آن کمک شایانی به توجیه ستم های صهیونیسم در جهان می کند. پروفسور نورمن فینکلشتاین یهودی هم در کتاب صنعت یهودی سوزی به سوء استفاده از این داستان تصنعی و بحث یهود ستیزی پرداخته است.[46] پژوهشگران رقم واقعی کشته شدگان یهودی جنگ دوم جهانی را کم تر از دویست هزار نفر می دانند که در مقایسه با پنجاه میلیون کشته جهانی قابل اعتنا نیست؛ گرچه کشته شدن یک انسان هم، بدون گناه محکوم است. اما مسئله این است که جنگ اول و دوم یک رقابت کثیف درون تمدنی غرب بر سر مسائل دنیوی بین خودشان بود که حدود صد میلیون کشته از بشر گرفت؛ این است چهره واقعی دنیاطلبی و دوری از خدا.
قوانین بی رحمانه جهانی در مورد افسانه های صهیونیستی
اخیرا با تلاش لابی های صهیونیستی در سازمانهای بین المللی و کشورهای مختلف قوانینی تصویب شده است مبنی بر این که کسی حق اظهار نظر درباره این اسطوره ها! را ندارد. قانون دادگاه های نورنبرگ و توکیو در ژاپن و آمریکا و اروپای مثلا آزاد، حق اظهار نظر اندیشمندان درباره محاکمه های دادگاه های سران نازیسم را می گیرد.[47] در فرانسه قانون فابیوس – گسو هم به صورتی ظالمانه حق آزاد اندیشی و تأمل درباره جعل تاریخ توسط صهیونیستها را سلب می کند.[48] انجمن بین المللی وکلا و حقوقدان های یهودی طی کنفرانسی به سال 1998 در سالوینک خواستار وضع قوانین ضدتجدید نظر طلبی در تاریخ شده و خواسته اند کشورهایی که قوانین مشابهی ندارند آن را تصویب کنند.[49]
هولوکاست واقعی در ایران، عراق، فلسطین، رواندا، آمریکا و ...
به نوشته پژوهشگر معاصر عبد الله شهبازی، اخیرا دکتر مجد تحقیقاتی انجام داده که ثابت می کند بزرگ ترین نسل کشی قرن بیستم در ایران رخ داده و این کشور، بزرگ ترین قربانی جنگ اول جهانی بوده است. بر اساس تحقیق دکتر مجد در طول سال های 1919-1917 بین هشت تا ده میلیون نفر از مردم ایران در اثر قحطی یا بیماری های ناشی از کمبود عمدی مواد غذایی کشته شدند و دولت بریتانیا بزرگ ترین عامل این قحطی ساختگی بوده است. انگلیس با خرید محصولات غذایی ایرانیان برای ارتش خود به چند برابر قیمت و جلوگیری از ورود مواد غذایی به ایران، باعث قحطی شد.[50]
چند سال پیش در روآندا بین دو قبیله هوتو و توتزی جنگی رخ داد و در برابر چشم جهانیان، حدود 800000 (هشتصد هزار) نفر از مردم روآندا کشته شدند؛ در حالی که سربازان سازمان ملل هم به رهبری جناب کوفی عنان نظاره گر بودند و جلوی این کشتار را نگرفتند. اخیرا نقش ارتش فرانسه و کارخانه های اسلحه سازی غرب در این نسل کشی دهشتناک کاملا مشخص شد.
در عراق طی سه سال اخیر که امریکا آن را اشغال کرده است، بیش از ششصد هزار عراقی اکثراً شیعه کشته و بسیاری هم مجروح و به مواد رادیو اکتیو آلوده شده اند. در فلسطین طی 80 سال اخیر صدها هزار انسان کشته شده اند و فاجعه قانا و صبرا و شتیلا و رفح و غزه هنوز هم ادامه دارد. در تاریخ سرخپوست ها می خوانیم در طول نزدیک به سیصد سال تصرف این قاره ثروتمند توسط آنگلوساکسون های متمدن! حدود شصت میلیون انسان کشته شدند.[51] در همان سال ها حدود 25 میلیون برده آفریقایی از شهرهای خود دزدیده و برای کار اجباری به امریکا برده شدند و حدود همین تعداد هم در جریان شکار برده کشته شدند و تمدن پیشرفته آفریقا که شاهکار اهرام مصر را داشت و سرمنشا علوم بسیاری بود را نابود کردند.[52] ظاهراً فقط یهودیان و نوکران آن ها انسان هستند و بقیه از حیوانات هم بی ارزش ترند.[53]
... واین لیست بسی طولانی تر از مجال ضیق نگاشته مختصر ماست...
به نقل از نشریه پرتو سخن،موسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی قم(ره) اگر اطلاعات بیشتری داشتید ممنون می شوم خبرم کنید.
برای دیدن پاورقی هاواستنادات کامل به وب برترین زن مراجعه کنید، همچنین در وب غرب شناسی ببینید. ممنون. برخی اطلاعات تکمیلی
بیشتر خبرگزاری ها و سرویس های خبری و تصویری اسرائیلی و یا وابسطه به این رژیم از افتتاح کنیسه بزرگ "هروه" که به معناب "خراب" می باشد در نزدیکی مسجد الاقصی خبر دادند. این درحالیست که تقریبا هیچ کدام از سایت های خبری اسلامی این خبر مهم را منعکس نکردند.
در کمال ناباوری و با غفلت اکثر سایت های خبری اسلامی، بزرگترین و بلندترین کنیسه یهودیان در بخش شرقی شهر قدیمی قدس طی مراسم بزرگی افتتاح شد. طبق باور یهودیان تندرو بعد از ساخت این کنیسه برای سومین بار و افتتاح آن، به یهودیان اجازه داده خواهد شد که معبد سوم هیکل را که در مکان کنونی مسجد الاقصی است را بسازند. بدین ترتیب روند تخریب گسترده قبله اول مسلمانان با افتتاح کنیسه خراب آغاز خواهد شد. کنیسه خراب طی مراسم خاصی دیروز(چهاردهم مارس) افتتاح شد و سایت های مختلفی همچون رویترز، اسیوشیتدپرس، اورشلیم پست، نیویورک تایمز، اخبار ملی اسرائیل، تصاویر گی تی و ... دیروز و امروز به انتشار اخبار و تصاویر این مراسم پرداختند. ![]() یک خاخام صهیونیست در حال نوشتن آخرین کلمات در کتیبه تاریخی تورات قبل از انتقال آن از دیوار غربی مسجد الاقصی به کنیسه خراب در بخش شرقی شهر قدیمی قدس می باشد. بعد از هفته ها درگیری میان نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی و فلسطینیان مقیم قدس شریف، حدود 2500 نیروی پلیس ار روز یکشنبه به صورت گسترده در بخش شرقی شهر قدیمی قدس مستقر شدند.
![]() آغاز انتقال کتیبه تاریخی تورات از دیوار غربی به کنیسه خراب توسط صهیونیستها
![]() صهیونیستهای افراطی در حال انتقال کتیبه تورات به کنیسه هروه
![]() صهیونیست ها در حالت رقص و شادمانی ![]() کنیسه خراب تنها 50 متر با مسجد الاقصی فاصله دارد ![]() کتیبه قدیمی تورات در آستانه ورود به معبد یهودی خراب ![]() شادمانی صهیونیست ها در حال ورود کتیبه تورات به کنیسه هوره ![]() ![]() جمعیت زیادی از صهیونیست های افراطی در حال شرکت در مراسم افتتاح کنیسه خراب و اجرای اعمال عبادی یهودیان
خاخام بزرگ اسرائیل "یونا متزگر" و خاخام دیوار غربی مسجد الاقصی "شاموئل رابینوتز" ، با قرار دادن قطعه گچ مقدس یهودیان در مکان مخصوص جلوی درب کنیسه خراب این کنیسه را افتتاح کردند.
![]() مراسم افتتاح رسمی کنیسه "هروه" که به معنای کنیسه خراب می باشد شامگاه 15مارس (24 اسفند) با حضور گسترده صهیونیست ها و مقامات بلندپایه دولتی رژیم غاصب صهیونیستی برگزار شد. افتتاح این کنیسه بازسازی شده یهودیان، با پیام بنیامین نتانیاهو نخست وزیر جنایتکار رژیم صهیونیستی که به صورت ویدئو کنفرانس بر روی دیوارهای این کنیسه پخش می گردید انجام شد. ![]() ![]() جشن افتتاح کنیسه خراب به گفته رسانه های صهیونیستی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی با حضور حدود 6000 نفر از نیروهای ارتش و پلیس رژیم صهیونیستی برگزار شد.
![]() در حاشیه این مراسم برخی از یهودیان افراطی نیز به جشن و سرور و برگزرای جشن ازدواج خود پرداختند. ![]() |
تأثیر آموزه های دینی بر کار آفرینی و کسب و کار
کار و اشتغال در سیره ی پیامبر اعظم (ص)
احادیث امام علی (ع) با موضوع همت و بلند همتی
کار از دیدگاه حضرت علی علیه السلام
به بلند همتی پیرزن بنی اسرائیلی اقتدا کنیم
کار اقتصادی در پرتو بینش و ارزش های اسلامی
بلند همتی و سودای همپایی با بزرگان
همت عالی از دیدگاه قرآن و معصومین
آداب کسب و کار (1) - از فیض کاشانی
آداب کسب و کار (2) - از فیض کاشانی
آداب کسب و کار (3) - از فیض کاشانی
همت بلند جوان ، نشانه ی بزرگی او
پیامک ( اس ام اس ) سال همت مضاعف کار مضاعف
قابل توجه دوستان عزیز: این مجموعه مقالات دائما در حال تکمیل است،
اگر علاقه مند هستید مجددا به وبلاگ یک استکان چای داغ مراجعه کنید.
خبرنامه دانشجویان ایران: کمیته حقوقی و قضایی واحد بررسی های جنبش عدالتخواه دانشجویی گزارشی از نقض حقوق مسلمانان سوییس موج اسلام هراسی منتشر کرد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران »، متن این گزارش به شرح زیر است:
نقض حقوق مسلمانان سوییس موج اسلام هراسی که در اروپا و آمریکا بعد از حادثه 11 سپتامبر گسترده شد ، در سالهای اخیر خودش را به اشکال مختلف و غالبا با مخالفت های به اصطلاح قانونی با نمادهای اسلامی نشان می دهد. قانون ممنوعیت حجاب در فرانسه را که منجر به خارج شدن شمار زیادی از مسلمانان از دانشگاه ها و مدارس به دلیل حفظ حجاب گردید ، شاید بتوان اولین حرکت سازماندهی شده دولتی در اروپا دانست. موج اسلام هراسی و مخالفت با مسلمانان و ایجاد مشکلات در زندگی آنها در اروپا گسترده تر گردید. همه پرسی که در سوییس در ماه های اخیر انجام گردید و به موجب آن ساخت مناره برای مساجد ممنوع گردید ، نمونه ی دیگری از این اقدامات است ، که وقوع آن در به ظاهر آزاد ترین کشور اروپا نشان از اوج مخالفت ها با اسلام و اوج مظلومیت مسلمانان اروپا است.
اسلام دومین دین بزرگ سوئیس به شمار میرود و مسلمانان این کشور بیش از چهار درصد از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.اما با تصویب این قانون که تنها شروعی برای مقابله کردن با مسلمانان است ، از داشتن مساجد همراه با مناره ها که برای پخش اذان از آن استفاده می شود ، محررم می شوند. از حدود 150 مسجد و نمازخانه در سوییس تنها 4 مسجد پتی ساکونکس ژنو، زوریخ، وینترثاور و فانگن بیاولتن دارای مناره بوده اند که برای تمامی این ها نیز مجوزهای لازم از سوی مراکز ذیصلاح اتخاذ شده بود. اما از حدود 16 ماه پیش حزب مردم و حزب دموکرات مسیحی زمینه چینی لازم را برای این کار انجام داده بود و جریانات دستراستی بسیاری به تبلیغ در این باره پرداختند.
این گروه ها به صراحت دلیل این کار خود را مقابله با اسلام سیاسی اعلام نموده اند برای نمونه اسکار فریسنجر یکی از اعضای حزب مردم درمورد منارهها گفته بود:« منارهها رمز اسلام سیاسی است و برافراشته بودن منارهها، به معنای سیادت اسلام است و ما این را نمیخواهیم »
تصویب این قانون بر خلاف اعلامیه حقوق بشر و آزادی مذاهب می باشد. طبق ماده 18 بیانیه جهانی حقوق بشر هر انسانی حق آزادی اندیشه و مذهب را دارد و هر انسانی حق دارد مذهب و عقیده خود را آموزش و گسترش دهد و آن را اجرا کند. مخالفت های زیادی با این اقدام شده است ، اما این مخالفت ها که تنها در حد بیانیه و دهان پر کن می باشند راه به جایی نبرده اند . نمونه هایی از این محکومیت های سازمان های حقوق بشر را در اینجا می آورم :
شورای حقوق بشر سازمان ملل پیش نویس قطعنامه ای را در محکومیت قانون منع ساخت و ساز مناره مساجد در سوئیس و چند کشور حوزه آلپ، تنظیم کرده است.
دادگاه حقوق بشر اروپا درخواستی قانونی را مبنی بر لغو قانون جنجال برانگیز منع ساخت مناره مساجد در سوئیس دریافت کرده است.
سازمان عفو بین الملل نیز مراتب نگرانی خود را از تصویب قانون منع ساخت مناره در مساجد سوئیس اعلام کرده است.
سازمان عفو بین الملل پیشتر نیز در بیانیه ای اعلام کرده بود:" آزادی عقاید مذهبی یک حق اولیه انسانی است و تغییر قانون اساسی سوییس برای منع ساخت و ساز مناره ها، حقوق مسلمانان در این کشور را زیر پا می گذارد "
شورای حقوق بشر ممنوعیت ساخت مناره را در سوییس محکوم کرد .
این موضوع روشن است که این سازمانهای پر سر و صدا تنها زمانی موثر هستند که بخواهند بهانه ای برای تجاوز و یا تعدی به کشورهای جهان سوم و آنهایی که در مقابل زورگویان ایستاده اند ، باشند.
این محدودیت ها که در حال تسری یافتن به دیگر کشورها همچون ایتالیا ، فرانسه ، هلند و بلژیک است ، در حال تسری یافتن به دیگر حوزه های مربوط به زندگی مسلمانان نیز می باشد. بعد از ممنوعیت ساخت مناره برای مساجد در سوییس ، یکی از رهبران این اقدام درخواست منع حجاب در محل کار را نیز داده است، همچنین شخص دیگری درخواست ممنوع شدن ساخت قبرستان برای اقلیت های مذهبی را کرده است.
یکی از فعالان مسلمان اروپا اینگونه موضوع را بیان می کند :این گونه اقدامات نشان از بازگشت فاشیسم و نازیسم به اروپا دارد. دولت اروپایی سوییس که مدعی دموکراسی و دفاع از حقوق بشر است با محروم کردن مسلمانها از ساخت مناره برای مساجدشان به شصت سال گذشته یعنی به زمان هیتلر و موسولینی بازگشته است.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی جنبش عدالتخواه دانشجویی/ http://iusnews.ir/news/34-other/8447-1388-12-22-03-27-55.html
در همین را بطه این مطلب هم خواندنی است: غرب قتلگاه اندیشه/لیست اندیشمندان دربند صهیونیست در غرب
خبرنامه دانشجویان ایران: جدایی حوزه و دانشگاه را باید یکی از میوه های تلخ سیاست فراماسونری در ایران به شمار آورد که حتی امروز نیز میوه های آن ثمر دارد تا جایی که یک استاد دانشگاه با افتخار به هویتی که از طریق رضا خان کسب کرده، افتخار می کند!
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، دانشجویانی که از دانشگاه های رضاخانی سر در آوردند و به اصطلاح فارغ التحصیل شدند یا ماسون و مارکسیست از آب در آمدند، مانند شریف امامی و دکتر ارانی که هر دو از یک آبشخور سیراب می شدند و یا مانند مهندس بازرگان به شکل ابزاری در دست ماسون ها قرار گرفتند و اندیشه "اسلام منهای روحانیت" را باور داشتند و اسلامی را باور داشتند که فرجامی جز بی دینی نداشت و این خواست بنیان گذاران ماسون ها بود.
ماسون ها با نوشته ها و اشعار ضد اسلامی خود کوشیدند زیر عنوان گرایش های مستقل ملی گرایی، نو خواهی، علم گرایی، روشن اندیشی و مبارزه با عقب ماندگی، واپس گرایی و تاریک اندیشی، همه ارزش های اسلامی و انسانی را به ریشخند گرفته تا عوم اسلامی و اصول فقه را پست و بی مایه بنمایانند.
آثار گمراه کننده ای چون "رویای صادقه" که به وسیله چند تن از ماسون ها نوشته شده است، "مکتوبات میرزا فتحعلی آخوند زاده" (سرهنگ آخوندف)، "صدها خطابه" و "هفتاد دو ملت" میرزا آقا خان کرمانی، "مسالک المحسنین" عبدالرحیم طالبوف و "سیاحتنامه ابراهیم بیک" زین العابدین مراغه ای و ده ها اثر مرموز دیگری که برپایه کوبیدن علما و بیراهه کشاندن اسلام، نگارش یافته بود تلاش داشت تا این باور را در اذهان بقبولاند که اگر ایران از اسلام و پیشوایان اسلام رهایی یابد، راه رشد و ترقی را در پیش می گیرد.از این رو بسیاری با این تفکر که دین با رشد و ترقی و تمدن ناسازگار است، به اسلام و دین باوران اسلامی پشت کردند و از موی سر تا ناخن پا فرنگی شدند! حتی اگر در خانواده ای مذهبی رشد کرده باشند.
این ماجرا آنجا تاسف بار می نماید که حتی پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی، بسیاری از مکتوبات این افراد، به عنوان آثاری فاخر به دانش آموزان و دانشجویان معرفی می شود تا جایی که مادی گرایی، علم زدگی، روشنفکر مآبی و دنیا طلبی در اندیشه ها رسوخ می کند.به نظر می رسد تفکر ماسونی با محوریت "اسلام کنج خانه ای و خنثی" هنوز در دانشگاه ها عرض اندام می کند تا جایی که استاد هندسه در دانشگاه تهران با صراحت و افتخار معماری اسلامی در مساجد را در برابر معماری مسیحی در کلیسا ها ناچیز می انگارد و همان اندیشه های "تقی زاده ها" را عنوان می کند. با توجه به تاثیر پذیری دانشجویان و عدم برخورد مسئولین امر با اساتیدی که اندیشه ماسونی را گسترش می دهند، قابل تصور است که دانشجویان پس از فارغ التحصیلی از دین تهی گشته و تنها نامی از اسلام را یدک بکشند.
وقتی فیلم ساز ما در محله پامنار زندگی می کند و اتومبیلش یک پیکان قراضه است، فیلم ساز یک مسلمان بی اطوار است و اگر حتی جنگ هم نرفته به بچه های جنگ احترام می گذارد. نتیجه آن فیلم بچه های آسمان می شود. اما وقتی با گذشت چند سال این فیلم ساز به یک برج ساز تبدیل می شود، از بچه های آسمان به بیدمجنون می رسد و دیگر حتی ممکن نیست که بچه های آسمان2 هم ساخته شود.
وی اظهار داشت: وقتی فیلم ساز ما در محله پامنار زندگی می کند و اتومبیل او نیز یک پیکان قراضه است، فیلم ساز یک مسلمان بی اطوار است، و اگر حتی جنگ هم نرفته به بچه های جنگ احترام می گذارد نتیجه آن فیلم بچه های آسمان می شود. اما وقتی با گذشت چند سال این فیلم ساز به یک برج ساز تبدیل می شود، بچه های آسمان به بیدمجنون تبدیل می شود و دیگر حتی ممکن نیست که بچه های آسمان2 هم ساخته شود.
این منتقد سینما افزود: پس باید در تهیه این فیلم ها شرایط را نیز در نظر گرفت. فیلم دیده بان و مهاجر که فیلم ساز از کنار مرتضی آوینی آمده و با او زندگی کرده که سال ها بعد این فیلم به به نام پدر تبدیل می شود و تفاوت ها را مشاهده می کنیم. دیده بان و مهاجر کجا و به نام پدر که اصلا از جای دیگری آمده.
فراستی ادامه داد: به نظر من عمده فیلم ساز های ما دلال هستند و چون زندگی بساز و بفروشی دارند، فیلم های آنان نیز دلالی و بساز و بفروشی است. پشت صحنه فیلم آواز گنجشک ها که به جشنواره های مختلف ورود پیدا می کند هم برج سازی و دلالی است. چطور می شود شخصیت اول فیلم وقتی دارد نماز می خواند در حین نماز به اطراف نگاه می کند. چطور می شود فیلم ساز برای گرفتن یک پلان هزاران ماهی را به کشتن می دهد؟
وی با فاجعه بار خواندن زندگی فیلم سازان ما اظهار داشت: دیگر نمی توان تصور داشت که حتی مثل فیلم بچه های آسمان و آژانس شیشه ای هم ساخته شود. تنها راه حل آن این است که فیلم ساز با مردم باشد، در میان آدم ها زندگی کند نه اینکه جایی که هیچ آدمی نمی بینیم. من طرفدار رفاه و عدالت برای مردم هستم ولی نه برای هنرمند، هنرمندی که با رفاه زندگی کند نمی تواند اثری ماندگار از خود بر جای گذارد. متاسفانه آقایان همه دلال و فروشنده اند و ادعای هنر هم می کنند.
فراستی تصریح کرد: در کشور ما برعکس آمریکا فیلمی که دو میلیارد برای آن خرج شده دو میلیون فروش می کند و با این اوضاع و زندگی دلالی فیلم سازان هرگز بچه های آسمان تکرار نخواهد شد. مگر اینکه فضا تغییر کند، که البته فضا هم تغییر کند، از دل قدیمی ها چیزی در نمی آید. چون غرق فساد شده اند و مسیر دلالی را برای اهل هنر فراهم ساخته اند. چرا باید آقای فلانی برای سه دقیقه بازی در یک فیلم 100 میلیون تومان پول بگیرد. فیلم دموکراسی در روز روشن که محمدرضا گلزار برای سه دقیقه بازی در آن 100 میلیون تومان پول گرفت و یا همین فیلم بی مزه آشپز باشی که فیلم ساز آن یک میلیارد تومان و بازیگر آن 600 میلیون تومان دستمزد گرفته است. با این دستمزد فرد می تواند دیگر دغدغه فقیر پامناری را داشته باشد؟
فراستی گفت: این مدیریت فرهنگی سینمای ایران است که برخی بازیگران اینچنین دستمزد می گیرند و فیلم شهرستانی هم که وارد جشنواره می شود، تنها جایزه اش را می گیرد و می رود.اگر دو فیلم خوب از این جشنواره ها بیرون می آید به حساب آقایان مدیر نگذارید، به حساب مردمی بگذارید که انقلاب کردند.
وی در پایان اضافه کرد: متاسفانه حاصل 30 سال انقلاب در سینما یک جریان است و آن سینمای جشنواره ای است. که محصول 30 سال مدیریت دولتی و پول ملت است که محصول بسیار بدی هم هست.
منبع: http://www.rajanews.com/detail.asp?id=45700
پاورقی: این را به عنوان مطلب قابل تاملی نوشتم نه اینکه صددرصدقبولداشته باشم.
مهمترین رویکرد این مقطع را می توان اتمام حجت حداکثری نظام و رهبری با جریان فتنه برای بازگشت آنها به نظام و جبران خطاها و اشتباهات گذشته دانست. مهمترین مواضع و افدامات در این مقطع عبارتند از:
استفاده حداکثری از ظرفیت های قانونی برای متقاعد کردن جریان مردد و معترض به نتایح انتخابات با نمدید مهلت رسیدگى به شکایات و اضافه شدن برخى اشخاص علاوه بر شورای نگهبان در بازشمارى آراء(افنخار جهرمی و ابوترابى، ولایتى، حداد عادل).
- تفکیک مردم معترض از آشوبگران و ضد انقلاب.
- گفتگو با نخبگان به طور مستقیم براى اصلاح ذهنیتها.
-افشا و برجسته کردن نقش استکبار در حوادث بعد از انتخابات.
- محکومیت حوادثى مانند کهریزک و کوى دانشگاه و دستور برخورد با متخلفان.
- آگاهى بخشى به مردم و نخبگان بطورى که جاى متن و حاشیه جابجا نگردد.
- هشدار دائمى به نخبگان و خواص براى ایفاى نقش روشنگرى و شفافسازى و پرهیز از سخن دوپهلو.
- تاکید بر جذب حداکثرى و دفع حداقلى به عنوان سیاست محورى نظام در عین برخورد قاطع با کسانى که در معارضه عملى با نظام قرار گیرند.
- بازخوانى تجربه ده ساله اول انقلاب و مشى امام (ره) در برابر جریانات و حوادث فتنه گون آن.
- برجسته کردن مسئله برائت از ضد انقلاب داخل و خارج در فضاى افکار عمومى و مردم و در انفعال قرار دادن جریان فتنه.
- تبیین آرایش و قطب بندى واقعی شکل گرفته به صورت جریان انقلابى و جریان ضد انقلاب، بجاى معترض و غیرمعترض یا شکست خورده و پیروز که با آشکار شدن برخى مواضع ضد انقلابى در روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و حوادث عاشورا و ... صورت گرفت.
- مراقبت و هشدار نسبت به حرکتهاى ظاهرا حقی که که به فتنه گونتر شدن فضا مىانجامید.
3-2) از حادثه عاشورا تا 9 دی و 22 بهمن
این مقطع را می توان مقطع باز نمایش اقتدار مردمی نظام و انزوای جریان فتنه نام نهاد که از جبهه انقلاب بعداز 8 ماه رفع مظلومیت شد و حباب توهم جریان فتنه فرو نشست.
3) تاکید بر فصل الخطاب بودن قانون:
از محورىترین تدابیر رهبر انقلاب که در شرایط فتنه حکم تعیین زمین و قاعده بازى را داشت، تاکید بر فصل الخطاب بودن قانون (خصوصاً در سخنرانى نماز جمعه 29 خرداد) و انجام اعتراضات تنهااز مسیر قانون و راههاى قانونى و مراجعه به نهادهاى قانونى بود. خصوصاً در شرایطى که جریان فتنه گر و برخى خودىهاى غافل تأکید بر حکمیت و مذاکره و مصالحه و حل و فصل مسئله از راههایى داشتند که مدیریت کار را از دست نظام خارج و فرجام مسئله را نامشخص کرده و بر پیچیدگى فتنه مىافزود.
4) بوجود آوردن فضای فعال در جریان انقلاب با تحلیل جنگ نرم از فضاى بعد از انتخابات و افشاى محورهاى اصلى آن:
پیش از این بارها رهبر انقلاب نسبت به تهدید نرم در شرایط گوناگون هشدار داده و آنرا تحلیل کرده بودند. از تهاجم فرهنگى در دهه هفتاد تا طرح بازسارى شده فروپاشى شوروى سابق در دوره اصلاحات. اما شرایط بعد از انتخابات، فضاى عینىترى را براى درک و عمق پیدا کردن جامعه و خواص نسبت به جنگ نرم بوجود آورد که رهبر انقلاب با تمرکز بر آن و افشاى زوایا و ابعاد آن در شرایط جدید، در چند دیدار مهم مانند دیدار با شعراء، دانشجویان و اساتید دانشگاه در ماه رمضان و دیدار با خبرگان رهبرى و نیز دیدار با بسیج، فضاى فعالى را در نیروهاى انقلاب خصوصاًبدنه اجتماعى و نخبگانى در مواجهه با حوادث بعد از انتخابات بوجود آوردند و بستر مناسبى نیز براى مواجهه فعال و مهیاتر جامعه و نخبگان با مسئله جنگ نرم در آینده ایجاد کردند.
5) ناکام گذاشتن استراتژى فشار از پایین و چانه زنى در بالا:
ج) نتایج مدیریت مقام معظم رهبرى در حوادث بعد از انتخابات
1) اقتدار مردمى و معنوى انقلاب و رهبرى:
حادثه عظیم 9 دى و راهپیمایى 22 بهمن پس از ماهها مظلومیت انقلاب و رهبرى و جنگ روانى سنگین تبلیغاتى و رسانهاى همراه با دروغ و تهمت، توانست سیماى مقتدر نظام اسلامى و پایگاه عظیم مردمى و اعتماد ملت به انقلاب و مقام معظم رهبرى را به نمایش بگذارد.
2) انزواى سیاسى و مردمى جریان فتنه
حوادثى مانند هتک حرمت عاشورا و راهپیمایى عظیم و پرابهت ملت ایران در روز 9دى و خصوصاً راهپیمایى بى سابقه 22 بهمن بعد از 8 ماه فتنه گرى، موجب شد که جریان فتنه و عناصر کلیدى آن در حوزه سیاسى و حاکمیت و مهمتر از آن، از نظر پایگاه اجتماعى و مردمى منزوى و آنها را که مىخواستند با ابزار ظرفیتهاى اجتماعى مانند تجمع و راهپیمایى، نظام و انقلاب و رهبرى را در بین مردم بى اعتبار کنند، در بین ملت ایران بى اعتبار شوند.
3) انسجام بیشتر بین مردم از یک سو و بین مردم و نظام از سوى دیگر:
ایجاد شکاف بین بخشها و طبقات گوناگون مردم و قرار دادن مردم رودروى یکدیگر و نظام و رهبرى، از محورىترین اهداف استکبار بود، اما راهپیمایى 9دى و 22 بهمن که با تنوع حضور اقشار مردم همراه و در مواضع و شعارها به نفع نظام و انقلاب نیز کاملاً یکدست و منسجم بود، نمایش روشنى از انسجام درونى کشور بود.
4) شکست سنگین ضد انقلاب استکبارى و دنبالههاى داخلى آنها و بالا رفتن ضریب امنیتى کشور:
در حوادث بعد از انتخابات، یکبار دیگر استکبار و ضد انقلاب نقاب دار و آشکار داخلى با تمام قوا و توان به میدان آمدند و هر آن چه در اختیار داشتند براى مقابله با جمهورى اسلامى از نظر سیاسى، روانى و تبلیغاتى و کمکهاى مالى و اقتصادى و نرمافزارى بسیج کردند اما شکست سنگینى را تجربه کردند که برایشان قابل تصور نبود. پیروزى نظام در این رویارویى مانند همه پیروزىهاى گذشته، ضریب امنیت و آسیب ناپذیرى جمهورى اسلامى و تجارب مسئولین و خودآگاهى مردم را بالاتر برد.
5) افزایش جایگاه و موقعیت منطقهاى و بینالمللى جمهورى اسلامى:
از جمله موارد آسیب دیده در جریان حوادث بعد از انتخابات، موقعیت منطقهاى و بینالمللى جمهورى اسلامى بود که در راهپیمایى 9 دى و خصوصاً راهپیمایى بى نظیر 22 بهمن تا حد زیادى ترمیم شد.
منبع: ویژه نامه نوروزی روزنامه جوان بانقل: http://iusnews.ir/1388-08-05-10-23-40/8474--9-88.html