وقتی فیلم ساز ما در محله پامنار زندگی می کند و اتومبیلش یک پیکان قراضه است، فیلم ساز یک مسلمان بی اطوار است و اگر حتی جنگ هم نرفته به بچه های جنگ احترام می گذارد. نتیجه آن فیلم بچه های آسمان می شود. اما وقتی با گذشت چند سال این فیلم ساز به یک برج ساز تبدیل می شود، از بچه های آسمان به بیدمجنون می رسد و دیگر حتی ممکن نیست که بچه های آسمان2 هم ساخته شود.
وی اظهار داشت: وقتی فیلم ساز ما در محله پامنار زندگی می کند و اتومبیل او نیز یک پیکان قراضه است، فیلم ساز یک مسلمان بی اطوار است، و اگر حتی جنگ هم نرفته به بچه های جنگ احترام می گذارد نتیجه آن فیلم بچه های آسمان می شود. اما وقتی با گذشت چند سال این فیلم ساز به یک برج ساز تبدیل می شود، بچه های آسمان به بیدمجنون تبدیل می شود و دیگر حتی ممکن نیست که بچه های آسمان2 هم ساخته شود.
این منتقد سینما افزود: پس باید در تهیه این فیلم ها شرایط را نیز در نظر گرفت. فیلم دیده بان و مهاجر که فیلم ساز از کنار مرتضی آوینی آمده و با او زندگی کرده که سال ها بعد این فیلم به به نام پدر تبدیل می شود و تفاوت ها را مشاهده می کنیم. دیده بان و مهاجر کجا و به نام پدر که اصلا از جای دیگری آمده.
فراستی ادامه داد: به نظر من عمده فیلم ساز های ما دلال هستند و چون زندگی بساز و بفروشی دارند، فیلم های آنان نیز دلالی و بساز و بفروشی است. پشت صحنه فیلم آواز گنجشک ها که به جشنواره های مختلف ورود پیدا می کند هم برج سازی و دلالی است. چطور می شود شخصیت اول فیلم وقتی دارد نماز می خواند در حین نماز به اطراف نگاه می کند. چطور می شود فیلم ساز برای گرفتن یک پلان هزاران ماهی را به کشتن می دهد؟
وی با فاجعه بار خواندن زندگی فیلم سازان ما اظهار داشت: دیگر نمی توان تصور داشت که حتی مثل فیلم بچه های آسمان و آژانس شیشه ای هم ساخته شود. تنها راه حل آن این است که فیلم ساز با مردم باشد، در میان آدم ها زندگی کند نه اینکه جایی که هیچ آدمی نمی بینیم. من طرفدار رفاه و عدالت برای مردم هستم ولی نه برای هنرمند، هنرمندی که با رفاه زندگی کند نمی تواند اثری ماندگار از خود بر جای گذارد. متاسفانه آقایان همه دلال و فروشنده اند و ادعای هنر هم می کنند.
فراستی تصریح کرد: در کشور ما برعکس آمریکا فیلمی که دو میلیارد برای آن خرج شده دو میلیون فروش می کند و با این اوضاع و زندگی دلالی فیلم سازان هرگز بچه های آسمان تکرار نخواهد شد. مگر اینکه فضا تغییر کند، که البته فضا هم تغییر کند، از دل قدیمی ها چیزی در نمی آید. چون غرق فساد شده اند و مسیر دلالی را برای اهل هنر فراهم ساخته اند. چرا باید آقای فلانی برای سه دقیقه بازی در یک فیلم 100 میلیون تومان پول بگیرد. فیلم دموکراسی در روز روشن که محمدرضا گلزار برای سه دقیقه بازی در آن 100 میلیون تومان پول گرفت و یا همین فیلم بی مزه آشپز باشی که فیلم ساز آن یک میلیارد تومان و بازیگر آن 600 میلیون تومان دستمزد گرفته است. با این دستمزد فرد می تواند دیگر دغدغه فقیر پامناری را داشته باشد؟
فراستی گفت: این مدیریت فرهنگی سینمای ایران است که برخی بازیگران اینچنین دستمزد می گیرند و فیلم شهرستانی هم که وارد جشنواره می شود، تنها جایزه اش را می گیرد و می رود.اگر دو فیلم خوب از این جشنواره ها بیرون می آید به حساب آقایان مدیر نگذارید، به حساب مردمی بگذارید که انقلاب کردند.
وی در پایان اضافه کرد: متاسفانه حاصل 30 سال انقلاب در سینما یک جریان است و آن سینمای جشنواره ای است. که محصول 30 سال مدیریت دولتی و پول ملت است که محصول بسیار بدی هم هست.
منبع: http://www.rajanews.com/detail.asp?id=45700
پاورقی: این را به عنوان مطلب قابل تاملی نوشتم نه اینکه صددرصدقبولداشته باشم.